دانلود مبانی نظری و سوابق تحقیقاتی اهمال کاری تحصیلی
مقدّمه
واژه انگلیسی procrastination در فارسی معادل ، تعلل ، اهمال کاری ، سهل انگاری و به تعویق انداختن کار می باشد ( الیس ونال ، 1977 ؛ ترجمه فرجاد ، 1382 ). سابقه تاریخی اهمال کاری به سه هزار سال قبل بر می گردد ، ولی در حدود چهل سال است که این بخش در روانشناسی مطرح شده است . اما حتی امروز برای ما قابل فهم نیست که چرا کاری را که اکنون می توانیم انجام دهیم به تأخیر میاندازیم ( فراری و همکاران ، 2007 ). مبحث اهمال کاری در روانشناسی کشور ما مفهومی نسبتاً جدید است . متأسفانه چنین پدیده زیان باری اگر چه در کشورهای مختلف پژوهشهای بسیاری را برانگیخته و بین افراد جامعه در سطوح مختلف از افراد عامی گرفته تا فرهیخته ، مصادیق مختلف آن دیده می شود ، در کشور ما کمتر مورد توجه قرار نگرفته است .
همه ما گاهي از انجام وظايفمان طفره ميرويم ، اما اين براي عدهاي به شکل يک روش زندگي مشکل آفرین در آمده است . گاهي اوقات اهمال کاری در معاني مثبت و قابل قبول بکار ميرود . براي مثال هنگاميکه ما اقدام به انجام کاري ميکنيم انتخابهايي را که با کسب اطلاعات جديدتر ميتوانستيم داشته باشيم از دست خواهيم داد . در نتيجه اقدام به انجام عملي نکردن يک ارزش است . همچنين هنگاميکه از پيامدهاي يک اقدام مطمئن نيستيم مخصوصاً اگراحتمال آسيب رسيدن به ديگران يا خود فرد مطرح باشد ، اهمال کاری ميتواند منطقی باشد ( استیل ، 2007 ).
البته به تأخیر انداختن کارها در برخی مواقع طبیعی و منطقی است . گاهی اهمال کاری در انجام یک کار ( البته نه بیش از حد ) ممکن است باعث شود که آن کار بهتر ارائه گردد . اما بطور کلی اغلب تأخیرهای انجام گرفته توسط افراد ، غیر منطقی می باشند ( الیس و نال 1977 ، ترجمه فرجاد ، 1382 ).
فراری و همکاران ( 2007 ) نه تنها اهمال کاری مزمن را راهبردی موثر نمی داند بلکه آن را نابهنجار ، خود تخریب گرانه و فاقد کارکرد می داند . به تعویق انداختن کار ، رفتاری ناپسند و ناراحت کننده است که که ممکن است سرانجام ناخوشایندی را برای افراد در پی داشته باشد . هرگز نمی توان از تأخیر در انجام کارها ، به تصور و گمان بهتر انجام دادن آنها دفاع کرد . این رفتار به تدریج در وجود انسان بصورت عادت در می آید و علاوه بر اینکه برای خود فرد نیز رنج آور است و پیامدهای زیان باری برای فرد در بردارد ( الیس و نال ، 1977 ، ترجمه فرجاد ، 1382 ).
افراد اهمال کار ، خود نیز به نامطلوب بودن کارشان اذعان دارند و همواره به واسطه این عادت نامناسب در رنج و عذاب هستند . این دسته از افراد در احساس ناخوشایندی و بی ارزشی درگیر می باشند . به عبارت دیگر افراد اهمال کار علی رغم احساس زودگذری که به دلیل به تعویق انداختن کارها برایشان حاصل می شود ، بعد ازآن به فکر می روند